کارشناس ادیان و عرفان: ایران باستان مکتب اصلی فلسفه قبل از اسلام است

محقق و کارشناس ادیان و عرفان گفت: من معتقدم با در نظر داشتن اندیشه‌ها و تمدن بزرگ ایران قبل از اسلام، ایران باستان مکتب کبیر فلسفی قبل از اسلام است.

کارشناس ادیان و عرفان: ایران باستان مکتب اصلی فلسفه قبل از اسلام است

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران توانا نشست تخصصی قرآن و فلسفه علوم انسانی «تحول در فلسفه علوم انسانی» در سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم توسط حجت‌الاسلام اسماعیل گندمکار محقق و نویسنده در حوزه ادیان و عرفان، ایرانشناسی و غرب‌شناسی، در مصلای امام خمینی (ع) برگزار شد. گندمکار در ابتدای جلسه بیان کرد: امروزه دو تضاد در همه عرصه‌های جهان اندیشه خودنمایی می‌کند. یکی تضاد اسلام با واکنش اصلی قرآن و دیگری تضاد اسلام با واکنش غرب‌گرایی است. ایران باستان مکتب کبیر فلسفی قبل از اسلام است او ادامه داد: فلسفه غرب مبنی بر نگاه هیدرولیک و تاریخی است و از دوران یونان باستان و حتی قبل از آن شروع می‌شود. البته من معتقدم با در نظر داشتن اندیشه‌ها و تمدن بزرگ ایران قبل از اسلام، ایران باستان مکتب کبیر فلسفی قبل از اسلام است. دانشمندان و علمای بزرگی هم قبل از اسلام در تضاد ایران و آسیا وجود داشتند. گندمکار با تکیه بر نتایج تحقیقاتش گفت: لرستان ایران به عنوان فراباستان محسوب می‌شود که قدمت آن حتی از مصر باستان بیشتر است. حوزه تمدنی ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام یک اتمسفر بزرگ جهان وسیع اندیشه و تفکر را بر روی غرب و شرق عالم گسترانیده است؛ یعنی همه ادیان، عرفان‌ها و همه اندیشه‌ها را ایران در حوزه‌های تمدنی خود تجربه کرده است. گندمکار افزود: تمدن اسلامی طبق پیشینه و نگاه تاریخی و مبتنی بر فرهنگ، رسوم، محتوا و المان‌های بومی کشورهای مسلمان است. همچنین تمدن اسلامی مبتنی بر دین مبین اسلام با مؤلفه‌هایی چون کتاب قرآن کریم، قول، فعل و تقریر، مطابق سیره و سنت حضرت رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) در ارتباط است. بنابراین منظور از تمدن اسلامی، آن نوع تضاد فکری است که گستره مفهومی آن مؤلفه‌های گوناگونی مانند فرهنگ بومی کشورهای مسلمان با پیشینه تاریخی و با ابعاد گوناگون آن، اعتقادات اسلامی، رفرنس‌های فکر و فرهنگ اسلامی را شامل می‌شود. خداوند تعهد نکرده از تورات و انجیل مثل قرآن محافظت کند گندمکار ادامه داد: وقتی درباره تمدن مبتنی بر مؤلفه دین مبین اسلام در کشورهای اسلامی سخن می‌گوییم، بدون شک با تمدنی دارای پیشینه‌های عرفانی، سیاسی، اقتصادی، صنعتی و حکومتی و نیز دارای الگوهای متنوع دولتی در کشورهای اسلامی روبرو می‌شویم. قرآن کریم بعد از کتب دیگر مثل تورات و انجیل نازل شده است. خداوند تعهد کرده حافظ قرآن خواهد بود اما این تعهد برای کتب دیگر وجود ندارد. گندمکار در ادامه گفت: نهج‌البلاغه در شاخه‌های انسانی همان  قرآن است. نهج‌البلاغه نگاه سوسیالیستی و عملکردگرایانه به قرآن دارد. نهج‌البلاغه در مسائل اجتماعی، تاریخی و جمهوری اسلامی ایران تحقق قرآن است. همچنین فلسفه علوم انسانی اسلامی، ذیل فلسفه مهدویت تعریف و تبیین می‌شود. انسان تا زمان ظهور فقط به ۲ حرف از ۲۵ حرف علم دست می‌یابد او افزود: طبق تفسیر شخصی معنی ۲۵ حرف علم که در طلیعه ظهور به منصه بروز می‌رسد، ۲۵ درجه از علم است. تا زمان ظهور امام زمان (عج) انسان تقرییاً به دو درجه از علم دست یافته است و بعد از طلیعه ظهور، مابقی درجات علم، چه علوم طبیعی، چه تجربی و چه سایر علوم برای بشریت معلوم و مکشوف خواهد شد. این مکاشفه برای تمامی بشریت، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، چه شرقی و چه غربی حاصل خواهد شد. فلسفه علوم اسلامی موجود هم تا زمان ظهور، با این حجم از تلاش، فقاهت و نظریه‌های علمی نیز فقط در همین دو درجه ره آورد خواهد داشت و مابقی علوم اسلامی نیز با ظهور حضرت حجت (عج) به منصه ظهور و بروز و کمال خواهد رسید. این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب مبنی بر وارد شدن همراه با شجاعت در نقد علوم انسانی غربی بیان کرد: باید در نظر داشت که علوم انسانی، اسلامی توسط اهل بیت (ع) پایه‌گذاری شده و ما باید در مقام بازسازی و پیاده کردن این معارف اهتمام داشته باشیم. باید توجه داشته باشیم این بازسازی‌ها با متدها و الگوهای امروزی ایجاد شود. این طور نیست که ما منبع نداشته باشیم بلکه مشکل ما استخراج علوم اسلامی از این منابع متقن، مفید و قابل دسترس است. گندمکار خاطر نشان کرد: تبیین منویات اسلام و آموزه‌های قرآن کریم و تعالیم ناب اهل بیت (ع) در بخش علوم انسانی یک ضرورت است که باید با مطالعات وسیع و دقیق  اجرایی شود. ما باید مسائل مورد نیاز خود را چه در امور مملکتی، چه امور اقتصادی و چه امور اجتماعی از قرآن، منابع معارفی و اسلامی و کتاب‌های محققین و متفکرین اسلامی که تعدادشان کم هم نیست، استخراج کنیم و آنها را در اختیار سطوح مختلف جامعه قرار دهیم. پایان پیام/